کنداکتور شبکه رادیویی جوان تغییرمیکند!
کافه رادیو روزانه دوبار پخش میشود.
از اول خردادماه سال جاری درست 11 ماه از اخرین مهندسی کنداکتور برنامه ها مجددا کنداکتور برنامه ها تغییر میکند.
از اول خردادماه ساعت شروع برنامه ی کافه رادیو به ساعت 15 منتقل میشود
علاقه مندان میتوانند تکرار این برنامه را همانشب از ساعت 2 مثل سابق دنبال کنند،
در همین راستا برنامه های آن ساعت بامداد مثل ترانه ی ابی و موسیقی شب و ایران در گذر زمان نیز پخش نخواهند شد.
و اما امشب تمام می شود!
امروز یک خبر بد شنیدیم که برای شنونده های رادیو مثل همیشه مثل قرار شبانه ها مثل شب سپید ها مثل برای همیشه ها به یادگار خواهد ماند و دل شنونده هایش را مثل همیشه غمگین خواهد گذاشت.
هفته ی اینده 28 اردیبهشت ماه سال 90 روزی هست که یکی از زیباترین برنامه های شبکه ی جوان در حافظه ی تاریخ و شنوندگان ثبت خواهد شد برنامه ای که از گروه اندیشه شنبه تا چهارشنبه از ساعت 20 تا 21 و این اواخر 20.45 دقیقه به تهیه کنندگی علیرضا محمد نیا سردبیری عطیه عسگری و گویندگی فاطمه عباسی و مهمتر از همه به کارشناسی حاج آقا اتابکی عزیز و حاج آقا سرلک بزرگوار پخش میشد به پایان خواهد رسید .
از مدت ها پیش یعنی درست از 28 دی 89 ما شاهد بودیم که سایت این برنامه کاملا بلا استفاده ماند و این بلا دامنگیر برنامه هم شد و واما امشب با همه ی خوبی ها تمام خواهد شد.
اما از همین الان میشه پیش بینی کرد که برنامه ای شبیه و اما امشب به سردبیری یک سردبیر خوب دیگر در راه است و اگر مثل و اما امشب نباشد بد هم نخواهد بود اما همیشه به یادمان واهد ماند که مه یک واما امشب داشتیم.
مطالب مرتبط: دانلود برنامه های رادیو جوان ، تاریخچه رادیو در ایران ،برنامه سازی سنتی یا مدرنیسم ، کنداکتور برنامه های رادیو جوان89 ، جدول پخش برنامه های رادیو جوان 90 ، بوی باران ، اخبار رادیو جوان ، اخبار رادیو جوان2 ، به مناسبت 70 سالگی رادیو جوان مینویسم ، من دیگر هیچ وقت رادیو گوش نمیدهم ، در رادیو جوان چه خبر است ، کنداکتور شبکه رادیویی جوان ، نقد برنامه های شبکه رادویی جوان ، دانلود برنامه برج مراقبت رادیو جوان ، سایت رادیو جوان ، سالگرد تولد رادیو در ایران ، راهنمای دانلود برنامه از ایران صدا ، کنداکتور شبکه رادیویی جوان تغییر میکند ، جو گیری ، راهنمای دانلود برنامه از ایران صدا ، آرشیو دیجیتال رادیو
وبلاگ برنامه تا مرز فردا
http://tamarzefarda.blogfa.com
این وبلاگ متعلق به گروه برنامه ساز "تا مرز فردا" از گروه جوان و جامعه شبکه رادیویی جوان می باشد.
تهیه کننده: شیرین میرسلطانی
سردبیر: مجتبی حسنی ilبه قول برخی دوستان همون عمو مجتبی
اجرا: سمانه مبلّغ حسینی
هماهنگی و گزارش: فاطمه آذری
مسابقه ی برنامه ی تا مرز فردا
گروه برنامه ساز "تا مرز فردا" قصد دارد هر هفته برای پیش بینی شخصیت هفته آینده مسابقه برگزار نماید.
جوایز شرکت کنندگان در برنامه
کسانی که1 بار چهره هفته بعد را به درستی پیش بینی نمایند به انتخاب خود ، با تیم برنامه ساز "تا مرز فردا" سر ضبط همان برنامه می توانند شرکت کنند و با چهره محبوب خود از نزدیک گفتگو نمایند.
کسانی که 3 بار چهره هفته بعد را به درستی پیش بینی نمایند می توانند به عضویت افتخاری این گروه دربیایند. مزیت ها: 1-گفتگو با چهره های محبوب و سرشناس هنری ، سیاسی و ورزشی 2- همکاری مستمر و نزدیک جهت ساخت و تهیه برنامه 3- استفاده مستقیم از نظرات و بکارگیری آنها در برنامه 4- معرفی به گروه های مختلف برنامه ساز رادیویی و...
لذا تمام پیش بینی های خود را برای ما کامنت بگذارید.
به یاد داشته باشید که شرط حضور در این مسابقه این است که حتما نام خود، ایمیل و یا آدرس وبلاگ خود را بنویسید در غیر این صورت در مسابقه شرکت داده نخواهید شد.
در ضمن یادآوری می کنیم که آنها در انتخاب چهره های هفته دخیل نیستند و مهمان های هر هفته با پیامک ها و کامنت های شما دوستان انتخاب می گردند.
این وبلاگ همیشه آماده گرفتن نظرات شما دوستان می باشد و پیامک برنامه 30000881 نیز هر جمعه از ساعت 23 تا 23:45 (از زمان شروع برنامه تا 15 دقیقه بعد از اتمام آن) آماده دریافت نظرات و پیشنهادات شماست.
گفتگوی هفته آینده برنامه "تا مرز فردا" 23/02/90 سرکار خانم نیوشا ضیغمی بازیگر و تهیه کننده سینما
قابل توجه بعضی ها...عمو مجتبی گفته اگه خواستید میتونید اونجا هم دعوا کنید شوخی کردم ها.
اطلاع رسانی کنید...
برنامه های رادیو جوان را از این لینک دانلود کنید
راهنمای دانلود برنامه از ایران صدا
1. ثبت نام در سایت ایران صدا
2.کلیک در لینک مربوط به دانلود در آرشیو ایران صدا
3. انتخاب شبکه ی رادیویی
4.انتخاب تاریخ برنامه
5.انتخاب روز برنامه
6.انتخاب محدوده ساعت برنامه
7.با کلیک بر روی دکمه ی دریافت قسمت های 8 و 9 نمایش داده میشود
8.شنیدن برنامه
9. دریافت مستقیم برنامه
نمایش تصویر در اندازه ی بزرگتر
* حتما باید بین تاریخ و روز و محدوده ساعت های انتخابی تناسب و هماهنگی وجود داشته باشد ،عدم وجود هماهنگی باعث میشود اطلاعات نادرست داده شود و نتیجه ای هم در بر نخواهد داشت.
** برنامه های موجود در آرشیو دیجیتال به صورت نیم ساعته ذخیره شده اند در هنگام جستجوی برنامه حتما بین یک ساعت مشخص اقدام کنید،به عنوان مثال انتخاب برنامه بین ساعت 11.59 تا 12.30 دو نتیجه در برخواهد داشت در حالی که اظافه کردن یک ثانیه و رعایت نیم ساعت درست ، به صورت 12.00 تا 12.30 فقط یک نتیجه در بر خواهد داشت.
*** ممکن است در برخی رایانه ها لینک دانلود ( بخش شماره9) نباشد در این مواقع مرورگر خود را تغییر دهید و از انواع مرورگر های معروف دیگر استفاده کنید.
**** آرشیو دیجیتال ایران صدا هر بامداد از ساعت 00.00 تا 01.00 به علت آماده سازی روزانه توانایی ارائه ی برنامه ها را ندارد.
تفاوت دانلود برنامه از ایران صدا و دریافت برنامه از این وبلاگ
* برنامه ها در ایران صدا استریو است ولی حجم بالایی دارد در حالی که برنامه هایی که من برای دانلود گذاشته ام مونو است ولی کیفیت مناسبی دارند و حجم بسیار پایینی دارند به عنوان مثال برای دانلود برنامه ی دو ساعته ی برج مراقبت از ایران صدا شما باید در حدود 55.84 مگابایت فایل دانلود کنید که این مقدار حدود 40 دقیقه زمان خواهد برد در حالی که دریافت دو ساعت برنامه برج مراقبت از این وبلاگ فقط ده دقیقه و در حجم 15 مگابایت قابل در یافت است.
همانطوری که مطلع هستید همه ی سایتها با توجه به قواعد مختلف مثل اهمیت سایت برای موتور های جستجو از رتبه های 0 تا 10 رتبه بندی میشوند که هرچه این رتبه بالاتر برود نشان از اهمیت آن سایت برای موتورهای جستجو است برای همین از روز اول اردیبهشت ماه رتبه ی وبلاگم در موتور جستجوی گوگل از 2 به 3 ارتقاع یافت. این ترفیع درجه را به خودم و همه بازدید کنندگان و دوستان تبریک میگم.
مطالب مرتبط: دانلود برنامه های رادیو جوان ، تاریخچه رادیو در ایران ،برنامه سازی سنتی یا مدرنیسم ، کنداکتور برنامه های رادیو جوان89 ، جدول پخش برنامه های رادیو جوان 90 ، بوی باران ، اخبار رادیو جوان ، اخبار رادیو جوان2 ، به مناسبت 70 سالگی رادیو جوان مینویسم ، من دیگر هیچ وقت رادیو گوش نمیدهم ، در رادیو جوان چه خبر است ، کنداکتور شبکه رادیویی جوان ، نقد برنامه های شبکه رادویی جوان ، دانلود برنامه برج مراقبت رادیو جوان ، سایت رادیو جوان ، سالگرد تولد رادیو در ایران ، راهنمای دانلود برنامه از ایران صدا ، کنداکتور شبکه رادیویی جوان تغییر میکند ، جو گیری ، راهنمای دانلود برنامه از ایران صدا ، آرشیو دیجیتال رادیو
تولد رادیو در ایران مبارک!
اصولا چهارم اردیبهشت ماه هرسال درتقویم ما ایرانی ها با نام زیبای رادیو ماندگار شده است ،یعنی درست زمانی که، امواج رادیوی فارسی و کاملا ایرانی از داخل کشور طنین انداز شد و البته...ماندگار شد.
تعبیر خواب رادیویی!
اگر در خواب رادیو ببینید:رادیو دوستی است که فقط حرف می زند ولی گوش شنوا ندارد. نصیحت می کند اما هیچ استدلالی را نمی پذیرد و چه بسا یک سخن را چند بار بگوید اما تعبیر اخلاق و رفتار شما را نمی فهمد و درک نمی کند. چنانچه در خواب رادیوئی دیدید البته هیچ تعبیری ندارد چون رادیو چیزی است که همه جا هست و همه کس نوعی از آن را دارد و نمی تواند محور خواب باشد مگر اینکه وضع غیر معمول داشته باشد یا مطالبی غیر متعارف از آن بشنویم. همان طور که گفته شد رادیو دوستی است محب و خیر خواه که فقط گوینده است و زیاد هم حرف می زند ولی به هیچ وجه بد خواه نیست و کلا نظر در اصلاح و بهبود شما دارد. چنانچه در خواب دیدید رادیوئی دارید یا از جائی خریدید و یا کسی به شما هدیه داد با چنین دوست دل سوزی آشنا می شوید، اگر دیدید رادیو را باز کردید و نتوانستید آن را ببندید موجب تیرگی رابطه خود را با آن دوست دل سوز فراهم می آورید و اگر آن را شکستید آن دوست را از دست می دهید و طبعا زیان می بینید. اگر دیدید رادیوی خرابی را تعمیر کردید با آن دوست آشتی می کنید یا چنانچه با همسر خود قهر هستید و روابط تیره ای دارید روابط خود را بهبود خواهید بخشید. رادیو زن هم می تواند باشد چون زن ها نیز زیاد حرف می زنند و نیت بدی ندارند.
تولد رادیو در ایران مبارک
اصولا چهارم اردیبهشت ماه هرسال درتقویم ما ایرانی ها با نام زیبای رادیو ماندگار شده است ،یعنی درست زمانی که، امواج رادیوی فارسی و کاملا ایرانی از داخل کشور طنین انداز شد و البته...ماندگار شد.
تاریخچه رادیو در ایران
دوست ندارم اسم ببرم کدام رادیوها و برنامه ها خوب بودند و نبودند چون آنقدرها سن و سال نداریم و هرچه هم که بخواهیم بگوییم همان چیزهایی هست که گذشتگان به گوش ما رسانده اند اما برای آشنایی میتوانید به تاریخچه رادیو در ایران مراجعه کنید.
هر فرد ایرانی یک و نیم دستگاه رادیو دارد!
الان دیگه هر کسی برای خودش رادیو داره یعنی به جرئت میتونم بگم هر کسی الان بیش از یک عدد رادیو دارد...الان دیگه همه ی تلفن های همراه رادیو دار هستند،تمامی خودروها رادیودار هستند واز اینترنت و ماهواره میشود زنده رادیو گوش داد، در خودرو های عمومی میشود رادیو گوش داد بعد دیده ام که در برخی اداره ها رادیو در سالن ها پخش شده تو پارکها رادیو گوش میدهند ،این ها یعنی رادیوی ما هر چه پیر تر می شود شکوفا تر میشود به عبارتی هرچه میگذرد جوان تر می شود که در حقیقت همانطور هست.
خیلی ها شنونده ی ثابت و قدیمی رادیو هستند!
رادیو جوان یکی از همان رادیو هاست که برای بنده به شخصه رادیویی خاص بوده برای من شنونده که شنیدن را از رادیو استانی شروع کردم و به رادیو جوان رسیدم، شنیدن رادیو جوان حال و هوای خاصی دارد اما این که علاقه با رادیو فقط در شخص بنده هست یا در دیگران هست میشه گفت که شنونده بودن مختص به یک قشر خاص نیست همه در هر رده ی شغلی بنا به ویژگی هایی که رادیو دارد شنونده هستند یکی راننده تریلی و خودروی سنگین هست و همه ی عمرش رادیو گوش میدهد یکی فقط هنگام رانندگی در خودروی شخصی دقایقی رادیو گوش میدهد و یکی خانه دار هست و دنبال رسانه ای خاص میگردد و شنونده ی رادیو میشود.
شنیده می شوید؟
رادیو جوان یکی از همان رادیو هاست که با روحیات من و خیلی از شنونده های رادیو سازگار بوده و به خاطر شعار خاص خود یعنی شنیده میشوید توانسته به مخاطبان خود فرصت شنیده شدن بدهد اما به دلایل متعدد که نیازی به بررسی نیست این شبکه در دوره ای نتوانست به این شعار جامه ی عمل بپوشاند...گفتم چون نیاز به تحلیل های گسترده نیست و دنبال حاشیه سازی هم نیستیم مسعله را از همین نگاه بررسی میکنیم...
سایت رادیو جوان افتتاح می شود!
یک مثال بسیار روشن در این رابطه سایت شبکه رادیو یی جوان هست که فقط در یک دوره ی مدیریتی فعالیت داشت و بعد از آن متوقف شد و رسید به همین سال گذشته یعنی سالروز تولد رادیو جوان که با خبری که مدیریت داد همه ی مخاطبان را خوشحال کرد که دوباره سایت رادیو جوان راه اندازی می شود...اگر به این مطلب رجوع کنید دقیقا ان زمان اعلام کردیم که سایت رادیو جوان افتتاح میشود یعنی استفاده از فعل ماضی استمراری برای این بوده که ما به عنوان شنونده هنوز شک داریم که افتتاح شود..که دقیقا همانطور هم شد...هنوز با گذشت تقریبا دوماه ما سایت فعالی برای رادیو جوان نمی بینیم...آروز داشتیم این مبارک باشد ها برای تولد ها برای تولد رادیو ها برابر می شد با درخواستهاو نیازهای مخاطبان
از برخی برنامه ها راضی نیستم!
گذشته از این تقریبا بعد از یک ماه دیگر از تغییرات جدید رادیوی ما(جوان) میگذرد کنداکتور قبلی در طی یک مهندسی جدید تغییرات گسترده کرد و همان موقع در اینجا و اینجا نقدهای مثبت و منفی را ارائه کردیم و دوباره قصد تکرار مطلب نداریم..در کل میخواستیم بگوییم که چیزی که از مهندسی جدید گیر من شنونده آمد تعداد محدودی از برنامه ها بود و بقیه اونچنان بار شنوندگی برای من نداشته اند.همین سمت چپ وبلاگ زیر عکس نیز توضیحات مختصری در باب رادیو و برنامه های خوب و بد ارائه کرده ام که فکیر میکنم کافی باشد.
مدیریت یعنی ادامه ی رسالت!
من فعالیت چهار مدیر را فقط به عنوان شنونده شاهد بوده ام و بحثی نیست که کدام خوب مدیریت کرد و کدام بد، اما می خواستم بگویم که کاش مدیریت های ما بر روی برنامه ها انجام می شد و تغییر می یافت نه این که برنامه ها به خاطر تغییر مدیریت ها تحت تاثیر قرار بگیرند، این که با ورود مدیر جدید تمام سرمایه های فکری که برای یک برنامه صرف شده با یک تغییر رویکرد به هم بریزد به نظر من بهتر نیست و میشد از فکر و استعداد یک مدیر در جهت تقویت یک برنامه استفاده کرد...حتی تجربه بارها و بارها نشان داده مخصوصا در رادیو که برنامه هایی که سالها پخش شده اند به نوعی چون در دل ها و خانه ها ریشه کرده نمیشه به این راحتی ها حتی اسم برنامه و گوینده را عوض کرد و اگر به دلایلی مدتها همان برنامه پخش نشود و مجددا پخش شود باز شنونده خاص خواهد داشت.
شنونده در هر شرایطی می شنود!
یادمان باشد شنونده هر طوری که باشد شنیده می شود،شنونده برنامه تا دو بامداد را می شنود و از طرفی برنامه چهار تا شش صبح را هم می شنود،برای مثلا برنامه برج مراقبت برنامه ای هست تا دو بامداد به مدت دو ساعت به صورت زنده روی انتن میرود و شنوندگان این برنامه را بیشتر قشر جوان تشکیل میدهند و خیلی ها هستند که به خاطرگرفتاری های شخصی موفق به شنیدن این برنامه نیستند اما از طرفی نیاز می دیدند که محلی بود تا برنامه را دوباره بشنوند یعنی نمی خواستند برنامه ی مورد علاقه را از دست بدهند این بود که من به صوت آزمایشی سه تا از برنامه ها را برای دانلود قرار دادم و مشخص شد که علاقه برای دریافت برنامه ها خیلی بیشتر است...و من این کار را در همین صفحه ادامه دادم...البته برج مراقبت از برنامه های مورد علاقه ی من هم هست ...که این علاقه از برنامه ی قبل از تغییرات در رادیو جوان که اسمش روشنا بود حاصل شده بود....برنامه ای کاملا شاد و مفید که بعد از تغییرات به دو قسمت تقسیم شد و قیمتی دوباره بانام روشنا در حال پخش است و قسمتی با اسم برج مراقبت روی انتن میرود که این قسمت به خاطر ویژگی هایی که عوامل آن داشتند از جذابیت خاصی برای برخی شنوندگان از جمله برای من را شنونده ثابت آن کرد.
برای شنیدن برخی زیرساخت ها لازم است!
همانطور که گفتم امیدوارم ان تولد ها باعث هر چه بهتر شدن برنامه ها شوند،امروز شنونده بغیر از یک برنامه ی خوب نیاز دارد که شبکه ی مورد علاقه اش در سراسر ایران پخش شود نیاز دارد که کیفیت برنامه ها مثل پایتخت از کیفیت استریو حقیقی برخوردار باشد. امروز شنونده در جمع همه نوع رسانه های دیداری و شنیداری و اینترنت و ماهواره و روزنامه دوست دارد که با رادیو باشد و با آن زندگی کند،امروز شنونده نیاز دارد که چهره ی گویند های خود را در حال اجرا ببیند دوست دارد که با گویندگان خود زندگی کند که قسمتی از آن از طریق تلوزیون و برنامه رادیو هفت عملی شد.
ایا رادیو تصویری خواهد شد!
مسعولین رادیو سال گذشته گفته بودند که تا پایان سال 89 برخی برنامه های رادیو تصویری خواهد شد که باز خبری نشد.محمد لبیبی مدیر اداره کل پژوهش معاونت صدا گفته بود تا پایان سال89 قرار است برخی از برنامههای منتخب رادیو تصویری شوند و سایتهای اینترنتی شبکههای رادیویی، بخش زندهای را فراهم کنند که استودیوی پخش برنامه را به طور زنده پخش کند.
Visual radio !
بحث Visual radio یا رادیو تصویری یک اقدام جدید است که میتواند برای مخاطبان رادیو جذاب باشد، تصویریشدن رادیو این امکان را برای مخاطبان کنجکاو فراهم میکند تا مجری را در حال اجرای برنامه ببینند و فضای استودیو را طوری درک کنند که گویی در محل ضبط برنامه حضور دارند.محمد لبیبی گفته بود تصمیم تصویریشدن رادیو توسط معاونت صدا اخذ شده بود که نیازمند اقدامات فنی است که این موارد در حال برنامهریزی است و تا پایان امسال انجام خواهد شدو شاید این امکان فراهم شود که رادیو تصویری را روی موبایل هم داشته باشیم. و شاید یک شبکهی تلویزیونی به رادیو تصویری اختصاص داده شود!
رادیوی ما دوستی صادق مهربان آگاه مفید هست من بهترین ها رو برای این دوست عزیزم که همیشه و در همه جا در روز و شب سواره و پیاده در شهر و جاده همراهم بوده بهترین ها رو آرزو میکنم.
مطالب مرتبط: تاریخچه رادیو در ایران ، رادیو هفتاد ساله شد ، من دیگر هیچ وقت رادیو گوش نمیدهم ، در رادیو جوان چه خبر است ، نقد برنامه های شبکه رادیویی جوان ، سایت رادیو جوان افتتاح میشود دانلود برنامه های رادیو جوان ،برنامه سازی سنتی یا مدرنیسم ، کنداکتور برنامه های رادیو جوان89 ، جدول پخش برنامه های رادیو جوان 90 ، بوی باران ، اخبار رادیو جوان ، اخبار رادیو جوان2 ، به مناسبت 70 سالگی رادیو جوان مینویسم ، من دیگر هیچ وقت رادیو گوش نمیدهم ، در رادیو جوان چه خبر است ، کنداکتور شبکه رادیویی جوان ، نقد برنامه های شبکه رادویی جوان ، دانلود برنامه برج مراقبت رادیو جوان ، سایت رادیو جوان ، سالگرد تولد رادیو در ایران ، راهنمای دانلود برنامه از ایران صدا ، کنداکتور شبکه رادیویی جوان تغییر میکند ، جو گیری ، راهنمای دانلود برنامه از ایران صدا ، آرشیو دیجیتال رادیو
نویسنده: محمود عراقی
گذشتگان ما با فرهنگ تر از ما بودند!
گذشتگان ما برای ما فرهنگشان را به یادگار گذاشتند تاریخشان را یادگار گذاشتند ما چه چیزی به یادگار داریم که بگذاریم برای آیندگان،کیف کفش لباس زبان، علم،صنعت. چه چیزی به عنوان یادگاری از فرهنگ ایرانی اسلامی به آیندگان با اسم فرهنگ سپرده میشود؟
√ تصویر روبرو مربوط به پل خواجوی اصفهان است و نکته ی مهم آن اینجاست که دو هفته پیش به مدت چندین روز این عکس همانطوری که می بینید تصویر ضمینه ی موتور جستجوی بینگ بوده ، نکته ی بعدی این که ایم موتور جستجو هیچ خدماتی به کاربران فارسی زبان و ایرانی بجز جستجوی ساده چیزی نداده اما این که چند روزی این تصویر را پشت زمینه ی سایت قرار دارد....یقین بدانید آنها ارزشش را بیشتر از من و ما میدانند!
فرهنگ گذشته گویای تمدن ماست
شاخه ای از فرهنگ ما ایرانی ها مربوط میشود به آثار به جا ماده از روزگاران قدیم که از جمله ی این آثار می توان به دست نوشته ها،کتاب ها و مقاله های دانشمندان قدیم، ادوات جنگی به جا مانده، ظروف سفالی و برخی از آن به سکه ها و پولها رایج آن دوران و ظروف سفالی و نقش برجسته ها و کنده کاری های روی دیواره ی سخره ها و نقاشی های موجود بر روی ظروف و کارهای دستی که با طلا و نقره کار شده وخیل زیادی از این دست موارد که گویای تمدن چندین و چند هزار ساله ی مردم این سرزمین است که در کل ما از آن به عنوان فرهنگ یاد میکنیم
بخشی از این فرهنگ موجود به معماری ایرانی و بعد از آن ایرانی اسلامی برمیگردد که شامل تمامی بناهای موجود فعلی هست که اکثرشان هم به ثبت جهانی رسیده اند
فرهنگ هر دوره ای از تاریخ منحصر به فرد بود.
باستان شناسان برای شناسایی یک بنای تاریخی تقریبا تعریفهای کلی از کلیات هر عصر و دوره در دست دارند و میدانند که مثلا بناهایی که دارای پله های مارپیچ هستند و یا بناهایی که تاقدیس های مخصوصی هستندو یا از نوع اجرها و شکل قرار گرفتن اونها هم میتوانند دوره ی خاص هر بنا را به صورت تقریبی حدس بزنند
کاروانسرا یکی از یادگارهای گذشتگان بخصوص از آثار به جا مانده از عهد صفوی است که در این دوره توسعه ی خوبی پیدا کرده و استفاده های زیادی از آن هم می شد این بنا های زیبا که امروزه در همه جای کشور نمونه ای از آن وجود دارد هرکدام حکایتی از هنر و معماری عصر و زمان خود را به یادگار دارند
کاروانسرا مسافرخانه های بین راهی و محل کسب و تجارت هستند.
کاروانسراها محلی امن بودند برای استراحت مسافران بین راهی که در آنجا علاوه بر استراحت می توانستند به خرید و فروش و تجارت هرچند اندک و به اطلاع یافتن از وضعیت شهرهای اطراف و اطلاع یافتن از راههای پیش رو بپردازند.
اما با گذشت زمان و تغیر شیوه ی زندگی و مسافرت ها این مکانهای مهم از رونق افتاد و در یک دوره ای کاملا بلا استفاده و به عنوان خرابه باقی ماندند امروز دیگر باید نگاه مردم کلا تغییر کند ...دیگر یک کاروانسرا یک خرابه نیست و نمادی از فرهنگ و هنر و تمدن ایران شمرده می شود هرچند هنوز که هنوز هست به علتهای مختلف باز مورد بی توجهی مسعولین امر قرار گرفته است اما باز می شود این بنا ها را مثل گذشته به رونق انداخت و تبدیل کرد به یک مجموعه ی فرهنگی بزرگ که در داخل آن جوانهای مشتاق به کارهای فرهنگی میتوانند از آنها استفاده کنند و البته از آن محافظت کنند،امیدواریم که روزی در همه ی کاروانسراهای کشور به روی مسافران با فرهنگ باز شود.
مسافرت عاملی در جهت رشد فرهنگ به شمار میرود
از سوی دیگرمسافرت هم که یکی از مهمترین عوامل اصلی در بالا رفتن فرهنگ عمومی مردم هست و به عبارتی این صنعت به نوعی مشکلات زیادی را به همراه دارد.یک مسافرت خوب شامل همه ی عواملی می شود که یک مسافر قبل از شروع حرکت از مبدا دقیق و حساب شده روی آن برنامه ریزی می کند تا انجام و نتیجه ی مسافرت که در نقطه ی پایانی به دست میآید..
فرهنگ مسافرت داریم یا نه؟
اما آیا در نگاه کلی میخواهیم نتیجه بگیریم، در کشور ما فرهنگ عمومی مسافرت وجود دارد؟
در کشوری که مهد فرهنگ و هنر و تاریخ هست متاسفانه مردم آن هنوز از نظر فرهنگ مسافرت در فقر کامل به سر میبرند. مسافرت سالانه به یک محل خاص مثلا شمال کشور یا جنوب کشور ...مسافرت بدون برنامه ریزی دقیق.مسافرت فقط به خاطر عید دیدنی،مسافرت فقط برای گردش تفریحی،مسافرت به خاطر وقت گذرانی،مسافرت به خاطر نا آشنا بودن از مقصد سفر،مسافرت همراه با سوزاندن درختان و تولید بیش از اندازه ی زباله و رها کردن آن بین راه و جاده و هر جایی که می شود اتراق کرد و به کثیفی کشیدن آن محل و خیلی از این دست مسافرت ها که نشان از بی اطلاعی مردم از فرهنگ سفر را دارد.
مسئولین فرهنگ مسافرت دارند یا نه؟
از سوی دیگر فقر فرهنگی که مسئولین در رابطه با مسافرت ها دارند عامل دیگری در فقر مسافرت ها و عدم رونق مناسب آن در کشور ما شده است، یکی از مهمترین مسایل در کمک به صنعت گردشگری و مسافرت ها توجه به امکانات مورد نیاز مسافران بین راهی از قبیل بهداشت و درمان و رفاهی و امنیتی و بخش دیگر شامل اطلاع رسانی ها از طریق رسانه ها در جهت شناسایی و آشنایی مسافران و مردم ازجاذبه های مختلف و بکر و البته گمنام کشوربه مردم هست و از طرفی گردآوری امکانات یاد شده در هر منطقه ای هست که کلا وظیفه ی مسعولین هست که متاسفانه تا بدین زمان هرچند کارهای زیادی انجام شده ولی باز راه بسار طولانی در پیش دارند.
تاریخ با فرهنگ ما!
با این تعارف وتوضیحات به جرات میتوانم ادعا کنم که گذشتگان ما بافرهنگ تر از مردم عصر جدید هستند،گذشتگان برای مسافرانشان کاروانسرا داشتند تا مسافرانشان در رفاه باشند آیا همین الان ما در کشور محلهایی برای اسکان موقت مسافران داریم؟
خلاصه جدای از بحث مسافرت و کاروانسرا،امروز اگر ما به نوع معماری بناها و ترکیب شهرسازی ها نگاه کنیم آیا اثری از فرهنگ ایرانی در آنها دیگه می شود؟
فرهنگی که ما برای آینده انتقال میدهیم چیست؟
گذشتگان ما برای ما فرهنگشان را به یادگار گذاشتند تاریخشان را یادگار گذاشتند ما چه چیزی به یادگار داریم که بگذاریم برای آیندگان،برج میلاد تهران که با هزینه ی بالا هم ساخته ش دو به عنوان نمادی در کشور و تهران در آمده است چه استفاده ای از آن می شود؟ آیا فرهنگی که به آیندگان به یادگار میگذاریم با همه ی اشکالهای وارده فقط برج میلاد خواهد بود ...کیف کفش لباس زبان علم...صنعت. چه چیزی به عنوان یادگاری از فرهنگ ایرانی اسلامی به آیندگان با اسم فرهنگ سپرده میشود.
ایا درست است که جنگل ها را نابود کنیم بناهای تاریخی را به خاطر عدم توجه مردم و مسئولین به خرابه تبدیل کنیم ....دریا ها را آلوده کنیم.. تنوع زیستی را ازبین ببریم...کلانشهر های آلوده را گسترش دهیم، مناطق خوش آب و هوا را به ویلاهای بی مصرف تبدیل کنیم،منابع زیر زمینی مثل نفت و گاز و معدنهای مختلف را استخراج کنیم و استفاده کنیم و کلی از این دست کارها را انجام دهیم و برای ایندگان چیزی برای استفاده نگذاریم ایا واقعا این است فرهنگی که ما انتقال خواهیم داد.
مطالب مرتبط: ترور آثار تاریخی ، گردشگری فضایی
پ ن:تصویر بالا مربوط به پل خواجوی اصفهان است و نکته ی مهم آن اینجاست که دو هفته پیش به مدت چندین روز این عکس همانطوری که می بینید تصویر ضمینه ی موتور جستجوی بینگ بوده ، نکته ی بعدی این که ایم موتور جستجو هیچ خدماتی به کاربران فارسی زبان و ایرانی بجز جستجوی ساده چیزی نداده اما این که چند روزی این تصویر را پشت زمینه ی سایت قرار دارد....یقین بدانید آنها ارزشش را بیشتر از من و ما میدانند!
پ ن: سعی کنیم حافظ فرهنگ ایرانی اسلامی باشیم.
پ ن:بیاییم اشغال زمین نریزیم و حافظ بناهای تاریخی باشیم.
نکته:در تاریخ شنبه 24 فروردین 90 این مقاله به فهرست نوشته های برگزیده در مجله پارسی نامه افزوده شده است.
نویسنده: محمود عراقی
اگر بخواهیم میتوانیم
اصولا ما وقتی بخواهیم کاری را انجام بدهیم دنبال مواد و مصالح مختلف اون هستیم اما تجربه بارها و بارها نشان داده که اگه بخواهیم میتوانیم.
شما فکر میکنید این نقاشی ها رو با چی کشیدند و چه کسی هم کشیده؟
زیبایی این نقاشی اینجاست که با برنامه ی paint ویندوز کشیده شده نه با نرم افزارهای تخصصی نقاشی و گرافیکی البته طراحی قاب ها و زاویه ی نقاشی هم دوباره با نرم افزار خاصی انجام نشده و با ورد 2007 کار شده.
این نقاشی رو برادر من که سوم راهنمایی میخونه با کامپیوتر و همون برنامه که گفتم کشیده....چون خوشم اومد گذاشتم تا شما هم ببینید.
اینها رو نشون دادم تا بگم از اونجایی که همین رایانه ی خانگی ما اونقدر قوی نیست که یک نرم افزار گرافیکی خوب روش نصب کنیم برادرم تونسته با همین امکانات پیش پا افتاده کار خوبی از آب در بیاره.
اما تصویر اخری هم جالب هست
داشتم وبگردی میکردم که به صورت اتفاقی با این تصویر روبرو شدم که برام جذاب اومد و گذاشتم رو وبلاگ
نوشته: عراقی از پناهی تقلب میکند خانم لطفا نگید که من گفتم!
این که کی از کی تقلب کرد بماند اما اصولا این تصویر هیچ ارتباطی با ما نداره...ما اهل تقلب نبوده و نیستیم.باور نمیکنید این هم سندش.دی
قضاوت به این آسانی ها که فکر میکنیم ساده نیست!
قاضی:دلیل محکمه پسند دارید؟
شاکی:همان شاهد قبلی و خسارت وارده ی مالی و همان گواهی که می بینید
قاضی:جناب شاهد آن یکی فرد را گفته نه این یکی بعد شکایت شما در مورد خسارت مالی و توهین بوده نه خسارت جانی
شاکی:نه اینطور نیست اگر شاکی من هستم من شکایت کرده ام خسارت مالی و جسمی را ایشان وارد کرده اند
قاضی:در پرونده چیز دیگری نوشته شده ...به هر حال...آیا شما شاهد و دلیل دارید.
شاکی:اگر از اون همه ملت فقط یک شاهد به زور امده و او هم اونطوری گفته پس ندارم
قاضی:حکم بر برائت هست و پس پرونده بسته است.
شاکی: در حال خارج شدن از حظور قاضی
قاضی:اقا امروز چند شنبه است؟
...؟
پروانه بهداشت مواد غذایی به چه درد میخورد!
پروانه ی بهداشتی که وزارت بهداشت میدهد فقط مهر تایید بر تولید بهداشتی این مواد هست نه مهر تایید بر داشتن بهداشت برای سلامت جسمی افراد! باور کنید اگر یک روز نتوانستیم غذا بخوریم گرسنه ماندن بهتر از خوردن فست فودهاست.
بیش از 70 درصد مصرف روزانه ی اروپایی ها سوسیس و کالباس و همبرگر اینجور چیزهاست اما تو کشور ما میگن اگه در هفته بیش از دوبار از این مواد مصرف کنیم مریض می شویم
کیک، شیرینی(البته جدای از شکلات)، چیپس،انواع سس.نوشابه ،پفک، انواع غذاهای آماده،همین نان تست و نان ساندویچ و کلی از این دست مواد حالم رو به هم میزنن
به چند مورد از ترکیبات این مواد توجه کنید که پروانه ی بهداشت دارند:
ترکیبات نوشابه ی پرتقالی:
اب گاز کربنیک.صمغ اکاسیا.اسپارتام. اسید سیتیریک.کارموزین. سوربات پتاسیم. طعم دهندهها.ساکاروز ایزوبئتیرات. سان ست یلو. اسید اسکوربیک. بنزوات سدیم.
ترکبات نوشابه ی کولا:
آب کاز کربنیک.اسید فسفریک. اسید فسفریک.اسانسهااسسولفامپتاسیم. کافئین.عصاره ی کلا. بنزوات سدیم.کارامل .اسپارتام.
باور کنید همه شون کشنده اند
ترکیبات سس مایونز دلنپذیر:
روغن مایع. تخم مرغ.سرکه.شکر نمک.خیارشور. ابلیمو.گزانتان.پودر خردل. پودر پیاز..پودر فلفل قرمز. رب گوجه فرنگی. سبزیجات.اب..اسید سیتیریک..سوربات پتاسیم..بنزوات سدیم.
سس گوجه فرنگی نامتبرک:
رب گوجه فرنگی.سرکه.نمک.شکر. ادویه جات و صمغ
اخه یکی نیست بگه این سرکه چیه ابلیمو چیه یا مثلا شکر چیه نمک دیگه چیه یا مثلا پودر خردل چیه پودر فلفل چیه.اصلا خود سس دیگه چیه! واقعا مسخره است.
چیپس ساده بهتر از چیپس طعم دار!
چند ماه پیش داشتم با یک کارشناس ارشد مواد غذایی صحبت میکردم و کلی سوالات از این دست داشتم که پشت سر هم پرسیدم....بحث تا چیپس رسید....یک جای صحبت ها گفت که سعی کنید چیپس نخورید و اگه میخورید چیپس بدون طعم و ساده مصرف کنید،برای من خیلی تعجب برانگیز بود چون میدونستم چیپس مضر است اما نمیدونستم که چیپس مثلا با طعم فلفل ضررش بیشتر است..ابتدا فکر کردم حتما این طعم دهنده ها غیر بهداشتی هستند اما بعد که صحبت کردند دیدم که بحث یک چیز دیگری است
ایشان گفتند برای تهیه ی چیپس یک دیگ روغن بزرگ داغ آماده میکنند و حتی پشت سر هم چیپس ها رو داخل اون می ریزند و برمیدارند..تا اینجا رو که همه میدونیم این کار کلا از نظر بهداشتی درست نیست و سرطان زا هست اما وزارت بهداشت علیرغم توصیه های خودشان مهر تایید بر سر این مواد میزنند و با پروانه ی بهداشت تاییدشان میکنند اما بحث طعم دهنده ها قضیه اش کمی فرق میکند..
مامصرف کننده ها فکر میکنیم که شرکت های تولید کننده در صدد تنوع محصول این کار را میکنند اما به واقع قضیه طور دیگری هست.. وقتی که به صورت مداوم از این روغن برای سرخ کردن سیب زمینی استفاده میشود این روغن کیفیت خودش رو از دست میدهد و بوی نامناسی هم میدهد برای این که شرکتها بتوانند از این روغن حداکثر بهره برداری را بکنند و برای این که جلوی بوی بد روغن سوخته را هم بگیرند بعد از سرخ کردن به این مواد طعم دهنده های متنوع اضافه میکنند......این یعنی اثر سرطان زایی بیشتر...!
در مورد نوشابه ها و نوشیدنی ها ی مصنوعی ثابت شده که در چهار ثانیه ی اول این نوشدنی ها مخصوصا گازدار اولین اثرش رو روی دندانها میگذارند ... اثرهای بدش رو هم کلی در رسانه ها گفته اند و شنیده ایم ولی باز پروانه ی بهداشت و بهره برداری دارند!
سوسیس کالباس خارجی ها سوسیس کالباس هست!
در مورد موادی مانند سوسیس و کالباس که در ابتدا ذکر شد و چرا مصرف اروپا بیشتر است و هیچ ضرری هم ندارد میشه گفت علت این هست که ترکیبات و سوسیس و کالباس خارجی ها 80 درصد گوشت هست درحالی که برای ما 80 درصد چربی و اشغالهای دیگه است...اما باز مهر تایید داریم.
مثال ها خیلی زیاد هستند، با این توضیحات فقط میشه گفت پروانه ی بهداشتی که وزارت بهداشت میدهد فقط مهر تایید بر تولید بهداشتی این مواد هست نه مهر تایید بر داشتن بهداشت سلامت جسمی افراد!
من یک بار به محل پخت شیرینی رفتم توصیه میکنم اگر تونستید یک بار به این محل سر بزنید...اگر از روال کار تولید یک شیرینی رو از نزدیک ببینید دیگر هیچ وقت دست به شیرینی نمیزنید... مسعله بهداشتی بودن نیست مسعله این هست که تولید شیرینی تو کشور ما یعنی آرد و شکر و روغن به مقدار بسیار بسیار زیاد و کسی هم نیست جلوی تولید این مواد را بگیرد...اصلا چطور میخواهد بگیرد،توجامعه ی ما رسم شده برای مجلس شادی و غم و برای ایادت از بیمار که آرزوی سلامتی برایش داریم با شیرینی و برخی نوشیدنی های نامناسبیاد میکنیم...یعنی امکان حدف این مواد را از چرخه ی زندگی ما ایرانی ها به هیچ عنوان وجود ندارد البته برای این صحبتها دلیل نتیجه داده ام دارم..اگر به یاد داشته باشید چند سالی پیش در منطقه ی اذربایجان شرقی تولید و فروش زولبیا و بامیه ممنوع شد اما جالی اینجا بود که از همان سال تا امروز واقعا نتوانستند جلوی تولید این مواد مسخره را بگیرند چون مردم خریدار هستند یعنی اون کسی که این قانون را خواست اجرا حرفش رو زمین ماند.
بیاید باهم چیپس و پفک و از اینجور مواد که در جامعه حتی با مهر تایید وزارت بهداشت تولید و پخش می شود مصرف نکنیم باور کنید اگر یک روز نتوانستیم غذا بخوریم گرسنه ماندن بهتر از خوردن فست فودهاست .
مواد غذایی جدید تهاجم فرهنگی و تجاوز فرهنگی دشمن هستند!
نوع دیگری از تهاجم فرهنگی در بخش تغذیه هست ،خرید و فروش و تبلیغات چنین مواد غذایی حتی ماکارونی هم نوعی ضد تبلیغ فرهنگی به حساب می اید ، تاریخ ما ایرانی ها فرهنگ ما ایرانی ها همه با غذاهای ناب ایرانی گره خورده اما در چند سال اخیر به دلایل مختلف گرایش مردم به استفاده از این مواد غذایی با ظاهر زیبا در سایه ی تبلیغات گشترده ه بیشتر هم از داخل کشور صورت میگیرد به این مواد اعتبار خاصی بخشیده و باعث شده غذاهای ناب ایرانی کم کم به فراموشی سپرده شود
یک خاطره ی بد...
سال پیش رفته بودم مسافرت جایی بودم که هرچه گشتم نتونستم غذای خوبی برای خوردن پیدا کنم. یک هتل چند ستاره بود که اونجا هم نتونستم برم...مجبور بودم برم و ساندویچ بگیرم...رفتم و یک ساندویچ با نوشابه گرفتم البته میخواستم دوغ بگیرم گفتم نوشابه میتونه بهتر در هزم ساندویچ کمک کنه..بلاخه ساندویچ رو گرفتم و بردم یه گوشه ای نشستم تا نصف ساندویچ رو علیرغم میل باطنی خوردم ولی نصف بعد رو هم چون دیدم طعم و بوی ساندویچی اش حالم رو به هم میزنه همونطور انداختم تو سطل آشغال امانوشابه رو خوردم البته اینبار برای این که بو و طعم چاندویچ مسخره رو از یاد ببرم.....چهار هزارتومان هم که برای ساندویچ داده بودم حرام شد.. شاید بعد از سالها اون اولین سانویچ بود که خورده بود و از اون به بعد دیگه تا به امروز چنین چیز مسخره ای نخورده ام.
در جامعه ای که نمیشود جلوی سیگار و سیگاری ها را گرفت واقعا هیچ قانونی برای مبارزه با مواد غذایی که واقعا برای سلامت مردم خطرهای بسیار زیادی دارد و مثل سیگار و دیگر مواد و یا بیشتر از اونها خطرناک هستند واقعا تا سالهای دور هم نمیشود جلوی تولید این مواد غذایی را بگیرند...بایید خودمان وزارت بهداشت خودمان باشیم.
مطالب مرتبط: زولبیا و بامیه
نکته:در تاریخ شنبه 6 فروردین 90 این مقاله به فهرست نوشته های برگزیده در مجله پارسی نامه افزوده شده است.
نویسنده:محمود عراقی
شروع سال جدید با سوره ی توبه
آیه ی 56 الی 57 سوره ی توبه صفحه196 درست افتاد لحظه ی سال تحویل بعد میرم خوب این دو آیه رو که در مورد منافقین نوشته خوب تفسیرش رو در میارم.
آیه ی 56 سوره ی توبه
معنی:آنها سوگند میخورند که با شما هستند بلکه آنها گروهی هستند که از شما میترسند
مفهوم:نشانه ی دیگری از منافقان
تفسیر: ...
آیه ی 57 سوره ی توبه
معنی:منافقان اگر پناهگاهی مانند دژ و یا غارهایی در کوهها داشته باشند و یا بتوانند راههایی در زیر زمین پیدا کنند با سرعت هرچه بیشتر به سوی آن میشتابند(تا از شما دور شوند تا بتوانند کینه ی خود را بدین وسیله عملی و آشکار کنند ولی چون قوم و قبیله یا اموالی و ثروتی در محیط شمادارند مجبورند دندان بر جگر بگذارند و بمانند.)!
مفهوم:شدت نفرت منافقان از مومنان
تفسیر: ...
امیدوارم امسال همان سالی باشد که همیشه ارزو هاتون رو برای اون سال پرورش دادید...فکر میکنم که قریب به یقین یکی از آرزو هاتون و آرزوهامون فرج و ظهور و حظور اقا امام زمان (عج) باشد
خدایا خداوندا سال جدید را سال موفقیت و تحول ما قرار بده.
آیین چهارشنبه سوری در شهر میانه
چهارشنبه سوری که ما در زبان محلی هم تقریبا به همین نام تلفظ میکنیم دارای یک آداب خاصی هست که در گذر زمان دچار تغییر و تحول شده
تاریخچه ی مختصری از چهارشنبه سوری
از عمق قضیه اطلاع دقیق ندارم اما تاجایی که اطلاع دارم در روزگاران قدیم مردم هرساله بعد از خانه تکانی مقداری از وسایل خانه که قابل سوختن هستند در گوشه ای جمع میکردند و بعد از این که اهالی محل و روستا همه خانه تکانی میکردند همه ی آنچه که داشتند رو می آوردند و آتش میزدند،البته باید یاد آور شد لوازمی که آتش زده می شد مثل الان مواد پلاستکی نبوده و همه از چوب بوده
این رسم به نوعی با ایین آتش پرستی ترکیب شده و چهارشنبه ی آخر سال در طی مراحلی تبدیل به چهارشنبه سوری شده که دیگه با فلسفه ی اون زیاد کار نداریم
بعدها در این روز هر خانواده در پشت بام خانه هاشان آتشی رو به عنوان نماد روشنایی خانه و چراغ خانه بعد از تاریکی روشن میکردند و بعد از خاموش شدن آتش به خانه میرفتند و منتظر دو چیز میشدند...(برای توضیح ادامه ی این بخش باید یک مقدمه کوتاه دیگری نقل کنم).
تنور پخت نان و کرسی که روی تنور برای گرم شدن قرار میگرفت
همانطور که میدانید در روستاها در روزهای قدیم درست وسط اتاق زمستانی خانه ها تنوری بود برای پخت نان و غذا که از این تنور در روزهای سرد زمستان برای گرم کردن خانه و درست کردن کرسی استفاده میکردند اتش کرسی هم توسط فضولات خشک شده ی حیوانات اهلی و چوب هایی بود که از قبل جمع میکردند تشکیل میشد
باجا چیست؟
برای خارج شدن دود این آتش از محیط خانه درست بالای تنور از سقف خانه یک دریچه ای باز میکردند که اسم محلی اش را( باجا ) هست رو درست میکردند از این باجه خیلی استفاده ها میشد
موارد استفاده ی باجا، درست کردن آشیانه داخل خانه توسط پرستوهای بهاری
برای گردش هوای داخل اتاق ،برای اطلاع از ساعت چون مثل ساعت افتابی کار میکرد وقتی نور داخل اتاق میافتاد، برای ورود و خروج پرندگان استفاده میشد،اخه سقف خانه های روستایی که باجا داشت در اکثر مواقع از چوب ساخته میشد و محل مناسبی برای ساخت لانه بود که اغلب موارد پرستوهای بهاری میآمدند و اونجا لانه میساختند و از این محل رفت و آمد میکردند(تصور کنید در یک خانه ی روستایی داخل خانه پرستو لانه کند)
شب چهارشنبه سوری شب صحبت از خوبی هاست!
از دیگر استفاده های این دریچه(باجا) در روزهای چهارشنبه سوری بود اولین گروه مردم می آمدند و بعد از مراسم آتش روشن کردن از این باجا ها به صحبت های اهالی خانه گوش میدادند...مردم ما اعتقاد دارند در روز چهارشنبه سوری باید در خانه صحبت از خوبی ها باشه چرا که ممکنه کسی از این باجا ها گوش بده ...هر کسی هم که از پشت بام خانه ی طرف از باجا درگوش می ایستاد تا به حرفها گوش بدهد اگر حرفهای خوبی میشنید همونجا از خاناده بدون مقدمه تشکر میکرد و میرفت و اگر حرف بدی میشنید با بدی یاد میکرد و میرفت...این بد شنیدن ها و خوب شنیدن ها برای کسی که درگوش می ایستاد به نوعی نوید دهنده ی سال پیش روی طرف بود...مردم هم سعی میکردند از خانه ی کسی درگوش بایستند که مومن بود و پاک و خانواده اش هم خوب باشند...و خانواده ها هم سعی میکردند حرف خوب بزنند
رسم شال اندازی در شب چهارشنبه سوری
از گروه دیگری که از باجاها در چهارشنبه سوری استفاده میکردند جوانهایی بودند که برای شال اندازی(شال سالاما) که شهریار هم تو حیدر بابا از اون صحبت کرده استفاده میبکردند رسم شال سالاماخ از رسمهای بسیار شیرین ما هست که در اون از طریق باجا یا همون دریچه ی سقف خانه چادر یا اشلی را به داخل خانه آویزان میکردند و اهالی خانه به عنوان شیرینی چیزی به اون میبستند که ترکیبش از تخم مرغ و سنجد و جوراب و پول و نخود و کشمش قورما(گندم آب دادشه شده ی برشته شده سرخ شده..نمیدونم چی میشه معادلش) وچیزهای دیگرهم میشد
چهارشنبه سوری و عشق بازی عاشق و معشوق ها
اما اینوسط رسم شال سالاما(شال اندازی) برای قشر خاصی تعریف دیگری داشت اون هم قشر خوشبخت جوان و نامزد که عاشقانه ترین و بهترین و خاطره انگیزترین قسمت را شامل میشد ....اهالی خانه مخصوصا دختر خانه منتظر شالی بود که نامزدش از باجا آویزان کند و اقای داماد هم دلهره داشت تا هرچه زود تر و البته در تاریکی شب بتونه به نحو ماهرانه این عمل رو دور از چشم اهالی خانه انجام دهد ...تا به نوعی غافلگیرانه عمل کند هرچند که اهالی خانه همه منظر او بودند... اینجابه قول استاد شهریار که در دیوان گفته شیرینترین قسمت این بود که جورابی را که دختر خانه برای نامزد خودش با دست خودش بافته بود را در اون شال بگذارد...حس کنید این همه عشق بازی را......شال داماد خاص بود از همه نوع شیرینی و خوردنی و سوغاتی را شامل می شد.
عید چهارشنبه سوری شما مبارک
بعد از این گروه،گروه دیگری از کودکان بودند که چون توانایی رفتن به پشت بام را نداشتند در خانه را میزدند و با گفتن کلمات چرشنبه بایراموز موبارک اولسین( عید چهارشنبه سوری تون مبارک) از صاحبخانه عیدی میگرفتند که اغلب تخم مرغ رنگ شده با پوست گردو یا انار یا پیاز بود.
همه ی این اداب در هر خانه ای برای غریبه ها و آشناها و محرم و نامحرم انجام میشد و هیچ خانواده ای هم ناراحت نبود که نامحرم یا غریبه ای الان از دیوار خانه بالا رفته و به خانه نگاه میکند چون این روز فقط یک روز بود و همه آماده ی پذیرایی بودند و خودشان هم میدانستند قرار است چه اتفاقی بیافتد و اتفاقا خوشحال هم میشدند
جنگ پایان سال!
از قسمت های شیرین شال سالاما این بود که یک دفعه می دیدی چندین شال از سقف خانه آویزان است و هی تکان میخورد و باید زود جواب میدادی
متاسفانه امروزه به دلایل مختلف این رسم به علت های زیادی فراموش میشه اول به خاطر این که دریچه های بالای خانه حذف شده بعد به خاطر این که ارتفاع خانه ها زیاد شده و درسترسی کم شده.بعد به علت عوامل مختلف فرهنگی و بالا رفتن جمعیت در شهر ها این امکان عملا به فراموشی سپرده شده و آیین های چهارشنبه سوری ما عملا جای خود را به آتش بازی با اقلام خارجی چینی و ترقه بازی و خیلی ساده تر به جٌنگ جَنگ و یا جَنگ جٌنگ و به عبارتی میدان جنگ پایان سال تبدیل شده است!
خدا عاقبت این رسم را هم به خیر کند.
پ ن: همه ی این مطالب را که نوشتم شخصا یا دیده ام یا تجربه کرده ام در چند سال قبل.خیلی زیبا و خیلی شیرین و دلچست بود.یادش بخیر.
نویسنده:محمود عراقی
جدول پخش رادیو جوان در مهر1392
نمایش دریاقلی سورانی در رادیو جوان
سهم شنوندگان در برنامه سازی رادیویی
انتخاب موضوع در یک برنامه رادیویی
امام زمان مربی فوتبال میشود!
رادیو جوان شادتر میشود
رادیو خانواده
چالشهای رسانهای یا نگاه آینده نگارانه به رسانه ها
طرح ایمان
گوینده آقا یا خانم!
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 90
کل بازدید :1288493


اینجا محمودعراقی مینویسد و نقد میکند وگاهی نقل میکند وبه قول یک گوینده خوب گاهی غر هم میزند،میگویداگر این فعالیت در راستای ترویج فرهنگ عاشورا و انتظارفرج و مقابله با جنگ نرم دشمنان اسلام و نظام و به عنوان سرباز سایبری آقا باشد همه اش عبادت است ،عاشق رادیو است،میگوید از دوران کودکی رادیو گوش میداد و کودکی اش روی موج AM گذشت و نمیدانست موج FM هم وجود دارد چون رادیو جیبی اش فقط موج AM را داشت. از سال 84 به صورت اتفاقی موج FM را پیدا کرد و بر اساس کیفیت خوب صدا و کیفیت خوب برنامه ها کلی شگفت زده شد و رادیو جوان را پیدا کرد.از آن زمان به بعد تمام وقت شنونده شبکه رادیویی جوان شد و در یکم اسفندماه سال 1390 به عنوان شنونده منتخب رادیو جوان معرفی شد و در 28 خردادسال 1391 افتخار داشت سایت رادیو جوان را افتتاح کند، میگوید رادیو تنها رسانه ای است که به مخاطب احترام میگذارد ،گاهی وقت ها به آینده ی رادیو خوش بین نمی شود و میگوید ممکن است رادیو در دنیای دیجیتال آینده گم شود، علیرغم تصور خیلی ها اصلا علاقه ای به کار در رادیو ندارد چون معتقد است شنونده حرفه ای رادیو بودن و کارمندرادیو جدا از یکدیگر هستند،اما اگر روزی چرخه روزگار چرخید و افتاد وسط رادیو دوست دارد سردبیر باشدمیگوید هدف(به کسر ف) رادیو قرآن و معارف است ، معتقد است رادیو جوان هر روز در حال شکوفایی و پیشرفت است، از رادیو جوان فعلا برنامه های چهل تیکه/با من حرف بزن/دوشنبه ها با شما/فکری از جنس بلور/ پلاسما / کافه رادیو/ واژه ها / آهای دلای با وضو/ بعضی از اینجا شب نیست ها / صدای شکفتن / صبح دانش / کسی صدام میزنه / معمولی نیست / من و جوان / یک سبد ترانه / سبقت آزاد / شنیده میشوید / پاتوق شبانه / بند کفشتو محکم کن/ الفبای جوانی/ آتش پنهان / در کوچه آفتاب / آبی تر ازسپید را دوست دارد و از میان گویندگان آقا، طوفان مهردادیان و از خانمها مریم واعظ پور/ مهرگان سوادکوهی / زهره هاشمی / لاله اکبری / خانم جعفرپور و خانم توکل را اختصاصا دوست دارد و از سردبیرها حامد مرادیان و شهاب نادری و مجتبی امیری و نرگس فتحی و وحید یامین پور را دوست دارد
شهرداری آچاچی [1]
چی بپزم؟
روشنگری [2]
سهبا [4]
رصد خبری [8]
اخبار و تحلیل [1]
شرکت ثمین گستر کارمانیا [4]
شبکه بهداشت و درمان میانه [4]
دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان شرقی [3]
مدیریت منابع انسانی [4]
آرشیو اخبار استانداری [19]
ثبت نام آتشنشانی [6]
رادیو دیروز [6]
کتابخانه دیجیتال [26]
[آرشیو(56)]

زمستان 91
پاییز 91
تابستان 91
بهار 91
زمستان 90
پاییز 90
تابستان 90
بهار 90
زمستان 89
پاییز 89
تابستان 89
بهار 89
زمستان 88
پاییز 88
تابستان 88
بهار 88
زمستان 87
پاییز 87
تابستان 87
بهار 87
زمستان 86
